بیتوجهی به “زمان” سبب یکسانسازی و به تبع آن نابودی گویشها میشود
1-گویشهای شمال غربی: گویشهایی هستند که در غرب جاده قم اصفهان رایج می باشند از این دسته میتوان به محلاتی و خوانساری اشاره نمود.
2- گویشهای شمال شرقی: عمدتاً در محدوده بین کاشان و نطنز رایج میباشند و شمار آنها بسیار زیاد است از مهمترین آنها میتوان به گویش کاشانی (کاشی)، کلیمیان کاشان، آرانی، مهرودی، جوشقانی، ابیانهای، میمهای، سویی، نطنزی، ابوزیدآبادی و بادرودی را میتوان نام برد.
3- گویشهای جنوب غربی : گویشهایی هستند که در اصفهان و نواحی مجاور آن رواج دارند از این گویشها می توان به گزی ، سدهای و ورزنهای و گویش کلیمیان اصفهان اشاره نمود.
4- گویشهای جنوب شرقی: در این دسته گویشهای قدیم یزد و کرمان که اکنون تنها توسط زرتشتیان و کلیمیان این شهر صحبت میشوند و به گویش بهدینی و دری یا گبری نیز شهرت دارند نیز جای دارند سایر گویشهای این دسته شامل گویش نائین ، انارکی، اردستانی و زفرهای میشود.
5- گویشهای کویری: در منطقهای در شرق ایران میان محل تلاقی دو کویر اصلی قرار دارند و میان خراسان و اصفهان واقع شدهاند این دسته شامل گویشهای خوری و گویش فردوسی و مهر جانی میباشد.
6- گویشهای تفرش: که در ناحیهای در شرق همدان و جنوب ساوه رواج دارند و شامل گویش وفسی، گویش تفرشی، آشتیانی، کهکی، آمرهای، ویدری و الویری میگردد.
تفاوت زبان، گویش و لهجه
در یک محدوده سیاسی آبخیزی که ما به آن زبان میگوییم باید دو ویژگی داشته باشد نخست این که زبان رسمی یک مملکت باشد یعنی قدرت سیاسی داشته باشد مانند زبان فارسی در ایران و دوم اینکه نسبت به زبانها و گویشهای اطراف خود، زبان مادری دیگری داشته باشد مانند زبانهای ارمنی، عربی و ترکی در ایران که به ترتیب از زبانهای مادری آرمنی، سامی و اورال آلتایی گرفته شدهاند در حالی که زبان فارسی از خانواده زبانهای ایرانی است.
گویشها شاخههایی از یک زبان واحد هستند مثلا گویش: فارسی، تاتی، کردی، بلوچی، مازندرانی، گلیکی و غیره گویشهای گوناگون یک زبان ایرانی هستند.
به انواع هر گویش، لهجه میگویند برای مثال گویش فارسی دارای لهجههای تهرانی، اصفهانی، شیرازی، کرمانی و غیره است و گویش گیلکی دارای لهجههای رشتی، لاهیجانی، رودسری، آستانهای، … و گویش کردی دارای لهجههای مهابادی، سنندجی، کرمانشاهی، ایلامی و غیره است.
گویشها از نظر آوایی، واژگانی و دستوری با هم تفاوتهای بسیاری دارند و فهم آنها نیاز به آموزش دارد ولی لهجههای هرگویش معمولاً تفاوت آوایی و واژگانی دارند و فهم آنها نیاز به آموزش چندانی ندارد
مثلاً یک نفر اصفهانی با یک تهرانی یا شیرازی به راحتی میتواند هم صحبت شود ولی همین فرد اصفهانی وقتی با گویشور گیلکی یا مازندرانی و یا بلوچی روبرو میشود اگر نخواهد از فارسی که برای آنان زبان میانجی به شمار میآید استفاده کند دچار مشکل میشود هر لهجه دارای گونههای زبانی نیز هست که وابسته به شغل، تحصیل، سن و جنس گویشور است مثلاً یک مرد اصفهانی تحصیل کرده با یک مرد بی سواد اصفهانی تفاوت لهجه دارد و یا یک جوان اصفهانی در مقابل افراد مسن لهجه متفاوتی دارد.
هیچ برنامهای برای جمعآوری و ثبت گویشها انجام نشده است بیتوجهی به “زمان” و یکسان سازی و نابودی گویشها
اصفهان یکی از پهناورترین استانهای کشور میباشد که از تنوع گویشی و لهجها ی بسیاری برخوردار میباشد اما متاسفانه هیچ برنامهایی برای جمعآوری و ثبت و ضبط این گویشها تدوین نشده است البته سازمان میراث فرهنگی باید در این میان عهده دار این میراث ناملموس باشد و تنها نکتهای که میراث فرهنگی باید در نظر داشته باشد زمان است زمانی که هر روز میگذرد و باعث نابودی و زاوال گویشها و یکسان سازی آنها میشود.
شهلا فتحی بروجنی، مدرس دانشگاه
پاسخ دهید