فلسفه دورهمی و شب نشینی در شب یلدا

یلدا» یک واژه سریانی به معنای زایش و تولید است. ابوریحان بیرونی معتقد بود که یلدا به معنای «میلاد خورشید» است و هنوز هیچ‌کس نمی‌داند که این واژه چگونه و از چه زمانی وارد زبان فارسی شده است.
برخی معتقد هستند که واژه «یلدا» توسط مسیحیانی که از رم باستان به ایران مهاجرت کردند، وارد فرهنگ ما شده است. در مورد تاریخچه شب یلدا باید بدانید که قدمت این شب دقیقاً مشخص نیست و گفته می‌شود که پیشینه ۷ هزار ساله دارد. آثار و ظروف به جای مانده از هزاران سال پیش نشان می‌دهد که این شب از ۷ هزار سال پیش نیز در میان ایرانی‌ها جشن گرفته می‌شد و شبی خاص تلقی می‌شد.
شب یلدا از زمان داریوش یکم، یعنی حدود ۵۰۰ سال پیش از میلاد مسیح، در تقویم ما ایرانی‌ها ثبت شد و از آن زمان با شوق و اشتیاق زیادی این مراسم اجرا می‌شد. در مورد شب یلدا فلسفه‌های مختلفی وجود دارد. برخی بر این عقیده‌اند که یلدا شب پیروزی نور بر تاریکی است و برخی دیگر این شب را به عنوان شب «تولد میترا» یا «الهه خورشید» می‌شناسند. به هر حال این شب از گذشتگان دور در میان ایرانی‌ها وجود داشته و تا به امروز به عنوان شبی برای دور هم بودن، شادی و امیدواری شناخته می‌شود.
شب یلدا یکی از نمادین‌ترین شب‌ها در فرهنگ کهن ایرانی‌ است و به عنوان بلندترین یا طولانی‌ترین شب سال شناخته می‌شود. در این روز، طول روزها در نیمکره شمالی بلندتر می‌شود که به این اتفاق «انقلاب زمستانی» گفته می‌شود. در نیمکره شمالی میانگین لحظه انقلاب زمستانی ساعت ۰۶: ۶ به وقت ایران و روز اول دی‌ ماه (معمولا مصادف با ۲۲ دسامبر) است.
نقطه مقابل انقلاب زمستانی، «انقلاب تابستانی» است که اول تیرماه اتفاق می‌افتد و خورشید از شمال شرقی‌ترین حالت ممکن طلوع و در شمال غربی‌ترین حالت ممکن غروب می‌کند.
روز آخر پاییز یعنی ۳۰ آذر ماه در فرهنگ‌های مختلف، گرامی و مهم دانسته شده و یلدا یا شب چله، کریسمس و حانوکا (عید یهودیان) ریشه در این روز دارند. در اساطیر ایرانی، این روز را مصادف با زایش خورشید (ایزد مهر) دانسته‌اند و به همین دلیل هم مسیحیان روز تولد مسیح را با یلدا مرتبط دانسته‌اند و یکی از دلایل جشن و شب نشینی شب یلدا جشن گرفتن این مناسبت‌ها است.
جشن گرفتن برای دور کردن نحسی شب یلدا
شاید جالب باشد ولی شب یلدا در فرهنگ ایرانی‌ها به عنوان «شبی نحس» شناخته می‌شده است. برای ایرانیانی که شغل اصلی‌شان کشاورزی و دامداری بوده، این شب که خبر از شروع فصل زمستان و سردی سال می‌داده، اصلا خبر خوبی نبوده است.
علاوه بر این، به اعتقاد ایرانیان باستان، تاریکی مظهر و نماینده اهریمن بوده و در شب یلدا، به‌ خاطر طولانی بودن، این تاریکی افزایش پیدا می‌کرده است. بنابراین ایرانیان برای دور کردن تاریکی و شیطان، این شب را آتش روشن می‌کردند و گرد هم جمع می‌شده‌اند تا شیطان و اهریمن را دور کنند.
در این دور هم جمع شدن‌ها، ایرانی‌ها سفره‌ای را به نام «مِیَزد» که نسخه قدیمی سفره شب یلدا امروزی بود می‌انداخته‌اند و طبق آداب و رسوم شب یلدا در آن انواع و اقسام میوه‌های تازه و خشک یا خوراکی‌های مخصوص یلدا را با توجه به فلسفه خوراکی‌هایی یلدایی که نگه داشته بودند قرار می‌دادند.

ایرانی‌ها در شب یلدا از سال‌ها پیش علاوه لذت بردن از خوراکی‌ها و نمادهای شب یلدا و خوردن هندوانه یلدا (فلسفه هندوانه خوردن در شب یلدا را می‌دانید؟)، به رقص و پایکوبی و شادی و گفت‌وگو و گرفتن فال حافظ و خواندن اشعار یلدایی هم می‌پرداخته‌اند.
داستان‌های اساطیری ایرانیان باستان درباره فلسفه شب یلدا
زرتشتیان به ایزدی به نام «رپیهون» rapihvan اعتقاد دارند که گرما می‌بخشد و در فصل تابستان، بالاترین قدرت را دارد و به بالاترین جایگاه خود می‌رسد. در آخرین روز پاییز، این ایزد به دنیای زیرزمینی می‌رود و از ریشه گیاهان نگهداری می‌کند و آن‌ها را گرم نگه‌ می‌دارد تا از سرمای زمستان خشک نشوند.
اگر در فصل تابستان دوباره چشمه‌ها می‌جوشند و گیاهان سرسبز می‌شوند، به‌خاطر وجود و تلاش‌های این ایزد در «زیرِ زمین» است. هنگامی که این ایزد به زیر زمین می‌رود برای نیرو بخشیدن به آن، باید جشن‌های آتش برگزار می‌شده، مثل جشن آتش که در تقویم زرتشتیان مصادف با ۲۰ آذرماه است.
علاوه بر این، شب یلدا، چهل روز بعد از تولد این ایزد و یادمانی از «نیرو گرفتن» و «بزرگ شدن» او است. بازگشت ایزد رپیهون در بهار نشان از پیروزی نهایی است.